مراقبه-#مدیتیشن#

باید از مراقبه مثل یک سرگرمی لذت ببری.
باید که با لذت وارد آن شوی.
مراقبه تمرکز فکرنیست، نقطه مقابل آن بودن است:‌ رها و آسوده بودن است.
وقتی کاملا رها و آسوده باشی، برای نخستین بار واقعیت وجودت را احساس می کنی.
آنگاه که تو درگیر فعالیت هستی، چنان مشغولی که نمی توانی خودت را ببینی.
فعالیت دود بیشتری پیرامون تو ایجاد می کند.
از این رو باید تمام فعالیتها را، دست کم به مدت چند ساعت در روز،‌کنار بگذاری.
وقتی هنر آرام بودن را بیاموزی میتوانی هم فعال باشی و هم آرام، زیرا آرامش تو چنان درونی می شود که هیچ چیزی ار بیرون نمی تواند آنرا مختل کند.
فعالیت در محیط پیرامون جاری می شود و تو در کانون، آرام می مانی.
پس تنها مبتدیان مجبورند که فعالیت را برای ساعتی در روز کنار بگذارند.
اگر تو این هنر را بیاموزی،‌
دیگر مشکلی وجود نخواهد داشت:
در بیست و چهار ساعت شبانه روز می توانی در حالی که به انجام فعالیتهای روزمره مشغولی، مراقبه گر بمانی.

@Ayur_veda

 

☯️☯️☯️☯️☯️☯️☯️☯️☯️☯️☯️☯️

مراقبه حالتی از بی ذهنی است.
نه درکانون ذهن است، نه درپیرامون آن، در واقع اصلا در ذهن نیست.
بلکه تماشا کردن ذهن از بیرون است.
این همان معنای دقیق شور و سرمستی است.
خارج ایستادن از ذهن، عین شور و سرمستی است.

این همان مراقبه است.
تو تنها تماشاگر هستی نه یک مداخله‌گر و نه هویت یابنده ذهن.
به این می ماند که در سکوت زیر سایه درختی نشسته ای و به رفت و آمدها می نگری.
این که چه کسی می گذرد مهم نیست. فقط آن چه را که روی می دهد، بدون ابراز علاقه یا بی علاقگی، بدون دفاع کردن یا محکوم کردن، بدون هیچ قضاوتی، تماشا میکنی.
آنگاه که بتوانی ذهن را بدون محکوم کردن یا تحسین آن و بدون گفتن این که این کار خوب است یا بد است تماشا کنی آنگاه که بتوانی درسکوتی ژرف تماشاگر ذهن باشی، این همان مراقبه است.
این همان روشن بینی و اشراق و Enlightenment و رسیدن به هویت واقعی و مشاهده گریست

erfan